محل تبلیغات شما
به نام قدرت مطلق الله
مرد فقیری بود که از مال دنیا فقط یک بز داشت؛ با کمک همسرش شیر آن را می دوشید و ماست درست می کرد و به مغازه دار نزدیک خانه اش می فروخت.
پس از مدتی مغازه دار به درست بودن وزن ماست شک کرد و مرد را نزد خود خواند و به او گفت: 《وزن این ماست کمتر از یک کیلوگرم است.》
آن مرد جواب داد: 《من ترازو ندارم؛ اما چندی قبل، از شما یک کیلو سنگ نمک خریدم و برای وزن کردن از آن استفاده می کنم. یقین بدان که هرچه به تو داده ام برابر سنگ نمکی است که تو به من داده ای.》
مرده فروشنده کمی با خود فکر کرد و زیر لب گفت: هرچه کنی به خود کنی

مشارکت مکتوب؛ در باب دستور جلسه رابطه یادگیری با معرکه‌گیری

کارگاه آموزشی جهان بینی کنگره 60

کارگاه آموزشی جهان بینی کنگره 60

مرد ,یک ,ماست ,داده ,مغازه ,درست ,کرد و ,مغازه دار ,و به ,از آن ,آن استفاده

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

oftelbapanc quisucmiacred روانشناسی دانش آموز نمایندگی مجاز تعمیرات جنرال الکتریک،وستینگهاوس،ویرپول jametony2013 fiemounbangmel فروشگاه اینترنتی دیجی کالا پارس09035059158 pinringcomphe خبرنامه اجتماعی نظام صنفی کارهای کشاورزی شهرستان خوانسار